برای مشاهده مطالب درس خارج فقه و اصول به سایت معارف الهیه مراجعه کنید

https://maaref-elahiyeh.ir/category/2%d8%af%d8%b1%d9%88%d8%b3/

 

مذاق الشارع و مذاق الشریعه مذاق الحکیم مذاق

مذاق شریعت در حقیقت راهی است که زمانی که دلیل خاص نداریم و عموم اجتهادی هم نداشتند و اگر کسی قبول نداشته اصل عملی

در جواهر 20 مورد

در مورد امین اگر تعدی و تفریط نکنه ضامن نیست اما اگر شرط کرد که مطلقا ضامن است چی؟

مثل اجاره که عین امانت است اگر شرط ضمانت کند ضامن است؟ این شرط دلیل خاص ندرارد

برائت از مانعیت داریم و عموم المومنون عند شروطهم

این ظرط ساطل زیرا روایات امین شارع در صدد این است که به شخص امین اسانی قرار دهد و ترفیع دهد و این ارتکاذ عرفی است پس این شرط مخالف مذاق شارع است جلد 27 جواهر

مثال 2 در کفاره روزه گاهی افطار به چیز حرام نمی کنید اب بخورد مخیر است وجوب در کفاره جمع روی هر 3 می رود در زمان ما رقبه نیست اگر قاعده  ما لا یدرک کله لا یترک کله را قبول نداشته باشد بازهم باید بگه 2 تاش واجب است؟ یا میتونه برائت جاری کند زیرا کل ممکن نیست و بعض هم شک در اصل تکلیف است

اگر برائت جاری شود فرق بین کسی که با حرام است هیچی نباید بدهد و کسی با حلال کرده باید بدهد و این خلاف مذاق شارع است که نسبت به آن فرد سختگیر تر است

مثال 3 آقای خمینی (حرمت نقاشی را قبول ندارد ولی مجسمه را قبول دارد) در مکاسب در مجسمه اگر کسی بت رو نقاشی کرد اینجا ادله حرمت نمی شود ولی اگر اهتمال پرستش برود اینجا چون مذاق شارع این است که جلوی بقاء کفر را بگیرد

مثال 4 خوئی در اشتراط بلوغ رجولیت نقص دینی و دنیایی برای مرجع استدلال به ارتکاذ شارع می کند

چگونه به مذاق شارع دست پیدا کنیم؟

در ارتکاذ عرفی هست ولی حجت ان چگونه است. فهم عرفی از مجموع ادله ایا حجت است

صاحب جواهر در جلد 30 195  این مذاق باید معرفتی که خدا نصیبش کند احتمال به ذهنش بندازد و این احتمال را با مجموع ادله برسی کند که ظهور دارد

بحث مجموعه احکام فقهی این احکام نگاه کند این احکام ملازمه عرفیه با چه خصوصیتی دارند و خصوصیتی که با مجموعه تنافی داشته باشد با مذاق شارع نفی می شود

مثال مهم ترین نقش در خانواده مادری است از دید شارع این از مجموعه به دست می اید و ارتکاذ عرفی هم سازگاری دارد و نفی نمی کند حال اگر نقش جدیدی مطرح شد که اگر بخواهد زن این نقش را عهده دارد شود دیگر وفا به جایگاه مادری نمیشود اینجا می توان گفت بر اساس مذاق شارع این قبول نیست

مرحوم خوئی در مورد قضاوت قاضی که زن باشد موجب همین می شود که نقش مادر ایفا نشود

راه دیگر بحث اثار و نتایج حکم است که اگر نتایج و توابع ان با مجموعه روایات تنافی داشته باشد مذاق شارع آن را نفی می کند مثال خمینی در غبن چگونه غبن را حساب کنیم ... خیار غبن برای جایی است که از کمترین قیمت بازار باشد باشد غبن است و دلیل است که اگر معای لغوی مد نظر باشد که گران فروختن و ضرر کردن اکثر معاملات حتی در زمان ائمه هم غبن است زیرا قیمت متغیر است

لزم وقوع جمیع معاملات الا نادرا خیاریا

در اصول اقا ضیا در اجتماع امر و نهی و تزاحم از مذاق شارع استفاده می کند کسانی که جوازی هستن در نماز در مکان غصبی در وجه تقدیم جانب غصب یک وجه غصب عنوان ثانوی است و مقدم است راه اقا ضیا این است که اثار شارع برای غصب میگد و در نماز کوتاه میاد بخلاف غصب که ضمانش هم برداشته نیمشود در هر صورت فقط تکلیفی ندارد پس در مذاق شارع غصب اهم از نماز است

در بحث مس مصحف برا کافر و در عوض ادله ای برای تبلیغ اسلام داریم که لازمه باید مصحف را ببیند بعض گقتند ادله مصحف منصرف از این مورد است ولی اشتباه است زیرا انصراف باید از کثرت استعمال به دست بیاد بعضا عنوان ثانوی گفتند که مقدم باشد ولی تبلیغ واقعا عنوان ثانوی نیست اقای خمینی میگند مقایسه اثار روایات تبلیغ و مس در ارتکاذ عرفی تبلیغ مقدم است پس اگر وهن نباشد و تبلیغ وابسته به آن باشد

حجیت؟

احتمال که مطرح میشده با مجموع روایات اطمینان عرفی است. در حجیت قصد رسیدن به رضایت شارع است اگر با اطمینان عرفی حاصل شود نه اینکه مناط را درک کرده یعنی عرف با این مجموعه از بیان خود شارع این موارد را می فهمد و شارع اگر قبول نداشت مثل سیره باید بیان می کرد اما اینجا ظهور است. اصل عدم نقل یا اصالت ثبات ظهور بیان می کند که قبلا هم بوده است

در استظهار منشا مهم است و مثل سیره نیست که باید در زمان معصوم باشد. حتی اگه مسئله جدید باشد اما ارتکاذ ظهور باشد بازهم مذاق هست

اما اگر اطمینان حاصل نشود مذاق هم نیست

مذاق شریعت و مقاصد شریعت

مقاصد در عامه است جایی که دلیل خاص ندارند مصالح و غایاتی را حدس می زنند و سرایت می دهند و این همان استحسان است       

ارتکاذ یعنی بدون استدلال فهم می شود