https://www.aparat.com/v/8Lwu4

 

 

سلام، دانشجویان اقتصاد. این جاکوب کلیفورد است. من این ویدیو را به یک دلیل ساختم که در وقت شما صرفه جویی کنم.

در کلاس اقتصاد، معلم یا استاد شما از شما انتظار دارد که بتوانید از عرضه و تقاضا استفاده کنید، نه اینکه فقط عرضه و تقاضا را بدانید. من این ویدیو را ساختم تا این شکاف بین معرفی و کاربرد را با بیشترین سرعت ممکن پر کنم. حالا، لطفی به من بکنید، وقتی اولین بار این ویدیو را تماشا می کنید، هیچ یادداشت برداری نکنید. فقط مفاهیم را درک کنید و بعداً، در صورت نیاز، برگردید و یادداشت برداری کنید.

در اینجا ما می رویم. هر آنچه باید در مورد عرضه و تقاضا بدانید در کمتر از هشت دقیقه. بیایید با تقاضا شروع کنیم.

میخواهید کامل اقتصاد خرد را آموزش ببینید؟ اینجا کلیک کن

تقاضا 

این یک منحنی تقاضا است و رابطه معکوس بین قیمت و مقداری را که مصرف کنندگان مایل و قادر به خرید هستند، بنابراین مقدار تقاضا شده را نشان می دهد.

وقتی قیمت بالا می رود، مقدار تقاضا کاهش می یابد و زمانی که قیمت پایین می آید، مقدار تقاضا افزایش می یابد و مردم تمایل به خرید بیشتری دارند. سه دلیل برای قانون تقاضا وجود دارد. اولین مورد اثر جایگزینی است. وقتی قیمت بستنی افزایش می‌یابد، مردم بستنی را جایگزین می‌کنند و محصولات دیگری مانند آب نبات می‌خرند.

 

و اگر قیمت بستنی کاهش یابد، مردم دور از آبنبات‌ها جایگزین می‌شوند و شروع به خرید بستنی بیشتری می‌کنند.

تاثیر درآمد 

دلیل دوم اثر درآمد است. وقتی قیمت بستنی بالا می‌رود، مردم بستنی کمتری می‌خرند، چون قدرت خرید کمتری دارند، می‌توانند بستنی کمتری بخرند. و هنگامی که قیمت بستنی کاهش می یابد، تقاضای مشتری افزایش می یابد زیرا مردم می توانند بستنی بیشتری بخرند. هر دلار بیشتر از قبل بستنی می‌خرد.

حاشیه سود

دلیل سوم قانون کاهش سودمندی حاشیه است. با مصرف بیشتر و بیشتر بستنی، کمتر و کمتر از آن رضایت یا شادی بیشتری دریافت می کنید. بنابراین برای افزایش مقداری که مردم قصد خرید دارند، قیمت باید کاهش یابد. بنابراین اگر قبلاً یک بستنی خریده‌اید تا شما را مجبور به خرید بستنی دیگری کند، باید قیمت آن را کاهش دهند. این به شما یک رابطه معکوس بین قیمت و مقدار و قانون تقاضا را نشان می دهد. اکنون، توجه کنید که وقتی تغییری در قیمت وجود دارد، در امتداد منحنی تقاضا حرکت می کند. اما اگر چیز دیگری تغییر کند که باعث تغییر منحنی تقاضا شود چه؟ پنج تغییر دهنده یا تعیین کننده تقاضا وجود دارد که باعث افزایش منحنی تقاضا و تغییر به سمت راست یا کاهش و تغییر به چپ می شود.

 

اولین مورد سلیقه و ترجیحات است. به عنوان مثال، اگر هوا در بیرون 100 درجه باشد، تقاضا برای بستنی به سمت راست تغییر می کند. اما توجه داشته باشید که ما در مورد تغییر قیمت بستنی صحبت نمی کنیم. قیمت ثابت می ماند این یک عامل دیگر است که باعث افزایش تقاضا می شود. مردم بیشتر خرید می کنند زیرا بیرون یک روز گرم است. و اگر بیرون یک روز سرد بود، با هر قیمتی، مردم کمتر خرید می کردند زیرا نمی خواهند بستنی بخرند، زیرا یخ می زند. من خوبم. خوب بودند. شیفتر دوم بیشتر مصرف کنندگان است. مصرف کنندگان بیشتر باعث افزایش تقاضا می شود. مصرف کنندگان کمتر، خریداران کمتر تقاضا را کاهش می دهند. شیفت سوم قیمت جایگزین و تعارف است. توجه کنید این قیمت بستنی نیست، این قیمت برخی کالاهای دیگر مانند آب نبات است. آب نبات ها و بستنی ها جایگزین هستند، بنابراین اگر قیمت آب نبات ها افزایش یابد، مردم بستنی بیشتری می خرند و منحنی تقاضا به سمت راست تغییر می کند. اما بستنی و بستنی قیفی جایگزین نیستند، آنها یک تعارف هستند. اگر قیمت مخروط ها بالا برود، باعث می شود تقاضا برای بستنی کاهش یابد.

 

باز هم، ما در مورد تغییر قیمت صحبت می کنیم، اما نه قیمت بستنی، قیمت برخی از محصولات مختلف که مربوط به بستنی است. شیفت بعدی درآمد است و بستگی به نوع محصول دارد زیرا کالاهای معمولی و کالاهای پایین تر وجود دارد. یک کالای معمولی این است که وقتی درآمد بالا می رود، مردم بیشتر از آن خرید می کنند. وقتی درآمد کاهش می یابد، مردم کمتر از آن می خرند. اما خوب پایین این است که وقتی درآمد بالا می رود، مردم در واقع کمتر از آن محصول می خرند. وقتی درآمد کاهش می یابد، مردم بیشتر خرید می کنند. بستنی احتمالاً یک کالای معمولی است، اما تاپ رامن نمونه ای از کالاهای پایین تر است. زمانی که درآمد کاهش می یابد، مردم در نهایت بیشتر از آن را می خرند. پنجمین و آخرین تغییر دهنده تقاضا، تغییر در انتظار است. اگر انتظار دارید در آینده قیمت ها افزایش یابد، شاید اکنون تقاضا افزایش یابد. ما میرویم آنجا. این پنج شیفتر تقاضا است. توجه داشته باشید که قیمت بستنی در آن لیست نیست. قیمت در امتداد منحنی حرکت می کند. اینها منحنی را تغییر می دهند. خوب، این را فهمیدیم. بیا ادامه بدیم. اکنون، بیایید به عرضه بپردازیم. اکنون، این یک منحنی عرضه است. رابطه مثبتی بین قیمت و مقدار عرضه شده نشان می دهد.

 

دلیل این امر به کسب سود مربوط می شود. اگر قیمت بستنی پایین باشد، تولیدکنندگان نمی‌خواهند زیاد تولید کنند، زیرا پول زیادی به دست نمی‌آورند. اگر قیمت بالا برود، آنها می خواهند خیلی بیشتر تولید کنند زیرا سود بیشتری خواهند داشت. باز هم تغییر قیمت بستنی مو

es در امتداد منحنی عرضه. اما پنج شیفت عرضه نیز وجود دارد. اولین مورد تغییر در قیمت منابع یا نهاده های تولید بستنی است. به عنوان مثال، قیمت شیر بالا می رود، این باعث می شود عرضه کاهش یابد. اکنون، توجه کنید که در اینجا کاهش عرضه یک تغییر به سمت چپ بود. درست مانند تقاضا، افزایش به سمت راست و کاهش به سمت چپ است. حال، اگر قیمت برخی منابع تولید بستنی کاهش یابد، عرضه به سمت راست تغییر خواهد کرد و این افزایش خواهد بود. دومین تغییر دهنده عرضه، تغییر در فناوری است. بنابراین اگر دستگاه جدیدی وجود داشته باشد که بستنی را سریع‌تر و ارزان‌تر تولید کند، باعث می‌شود منحنی عرضه به سمت راست تغییر کند. شیفت سوم برخی اقدامات دولت است، بنابراین یارانه یا مالیات یا برخی مقررات.

 

بنابراین مالیات بر تولیدکنندگان بستنی باعث کاهش عرضه و تغییر مسیر به سمت چپ می شود. یارانه اگر دولت پول بیشتری به شما بدهد تا بیشتر تولید کنید، آن را به سمت راست منتقل می کند. و برخی مقررات مانند محدود کردن مقدار بستنی که می‌توانیم تولید کنیم، عرضه را کاهش می‌دهد. چهارمین شیفتر عرضه، تعداد فروشندگان است. بنابراین اگر تعداد فروشندگان کمتری وجود داشته باشد، عرضه به سمت چپ تغییر خواهد کرد. اگر فروشندگان بیشتری وجود داشته باشد، عرضه بیشتر است و به سمت راست تغییر می کند. و پنجمین و آخرین شیفت عرضه، تغییر در انتظارات است. اگر تولیدکنندگان فکر می‌کنند که قیمت بستنی در آینده افزایش می‌یابد، شاید اکنون عرضه را متوقف کنند و منتظر بمانند تا بعداً آن را بفروشند. خوب، ما می رویم. اینها پنج تغییر دهنده یا تعیین کننده عرضه هستند که به شما نشان می دهند چرا یک منحنی عرضه ممکن است به راست یا چپ تغییر کند. اما توجه داشته باشید که قیمت بستنی در آن لیست نیست زیرا قیمت منحنی را تغییر نمی دهد. فراموش نکنید، قیمت منحنی را تغییر نمی دهد. متشکرم. حالا بالاخره به اندازه کافی داریم که عرضه و تقاضا را کنار هم بگذاریم. ما یک منحنی تقاضا داریم. اکنون منحنی عرضه می آید و ما می توانیم تعادل را پیدا کنیم.

 

اقتصاددانان این را قیمت تسویه بازار می نامند. این تنها قیمتی است که مشتری تقاضای آن را با مقدار عرضه برابری می کند. و اگر تغییری در قیمت بستنی وجود داشته باشد که در امتداد منحنی تقاضا و عرضه حرکت کند، تغییر تقاضای مشتری و مشتری عرضه می شود. به این حالت تعادل دیس می گویند. به عنوان مثال، قیمت در اینجا پایین است، مشتری درخواستی بیشتر از مشتری عرضه شده است و این یک کمبود است. با این قیمت پایین، مصرف‌کنندگان می‌خواهند بستنی زیادی بخرند، اما تولیدکنندگان نمی‌خواهند زیاد تولید کنند و کمبود وجود دارد. اما اگر قیمت اینجا بالا رود، عرضه مشتری افزایش می‌یابد، تولیدکنندگان می‌خواهند مقدار زیادی تولید کنند، اما در قیمت‌های بالا، مصرف‌کنندگان تمایل زیادی به خرید ندارند. یعنی مازاد وجود دارد. اما واقعاً در بازار آزاد، دلیلی وجود ندارد که قیمت آن بالا بماند. اگر قیمت ها خیلی بالا باشد، در نهایت تولیدکنندگان شروع به کاهش قیمت خواهند کرد و این ما را به حالت تعادل بازگرداند. و اگر قیمت ها خیلی پایین بود، مصرف کنندگان قیمت آن محصولات را تا زمانی که در نهایت به تعادل برسد، افزایش می دادند. نکته این است که مگر اینکه دولت در کنترل قیمت ها دخالت داشته باشد، فرض کنید در بازار آزاد در تعادل هستیم.

 

باشه الان هیجان زده ام اکنون عرضه، تقاضا، تعادل داریم. می‌توانیم از آن استفاده کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی برای قیمت و مقدار می‌افتد. خوب، ما می رویم. ما تقاضا و عرضه را در حالت تعادل داریم. فرض کنید مطالعه ای وجود دارد که می گوید بستنی شما را باهوش تر می کند. چه تاثیری بر قیمت و مقدار بستنی خواهد داشت؟ خوب، مردم ترجیح می‌دهند باهوش باشند، و این به این معنی است که تقاضا را افزایش می‌دهد، آن را به سمت راست تغییر می‌دهد، بنابراین قیمت و مقدار افزایش می‌یابد. اما اگر برخی از مطالعات گفته اند که بستنی در واقع شما را احمق می کند، این باعث کاهش تقاضا می شود و باعث کاهش قیمت و مقدار آن می شود. اما اگر در عوض دستگاهی وجود داشته باشد که بتواند بستنی را سریعتر و ارزان تر تولید کند، چه؟ این باعث افزایش عرضه می شود زیرا بر تولید تأثیر می گذارد. قیمت پایین می آمد، مقدار بالا می رفت. اما اگر در عوض شیر تمام می شد و قیمت شیر افزایش می یافت، عرضه بستنی کاهش می یافت، قیمت بالا می رفت و مقدار آن کاهش می یافت. و بس. خیلی زیاد به نظر می رسد، اما واقعاً فقط چهار شیفتر یا چهار چیز وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد.

 

تقاضا می تواند افزایش یابد، تقاضا می تواند کاهش یابد، عرضه می تواند افزایش یابد یا عرضه می تواند کاهش یابد. و در هر مورد، قیمت و مقدار تعادل تغییر می کند، اما شما نیازی به حفظ آن ندارید. فقط نمودار را رسم کنید. وقتی شک دارید، آن را بیرون بکشید. خوب، برای عرضه و تقاضا همین است. چند چیز هست که من پوشش ندادم. به عنوان مثال، زمانی که دولت قیمت، سقف و کف یا دو شیفت را کنترل می کند، قیمت ها را کنترل می کند. اما من ویدیوهایی دارم که این مفاهیم را پوشش می دهد. و اگر در اقتصاد کلان هستید، زمانی که به تقاضای کل و عرضه کل نگاه می کنید، آنچه را که در مورد عرضه و تقاضا در یک بازار می آموزید، استفاده می کنید و آن را در کل اقتصاد اعمال می کنید. و اگر در کلاس اقتصاد خرد هستید، به l

کسب در مورد کشش به شکل منحنی عرضه و تقاضا نگاه می کند. نکته اینجاست که شما اصول اولیه را دارید، اما چیزهای بیشتری وجود دارد که باید یاد بگیرید. و مهمتر از همه، شما باید بنشینید و در واقع تمرین کنید. بنابراین فکر نکنید که تماشای یک ویدیو با من به شما کمک می کند. شما باید بنشینید، سناریوهای مختلف تغییر تقاضا و عرضه را تمرین کنید.

 

و البته، اگر برای تمرین به کمک بیشتری نیاز دارید، به بسته بررسی نهایی من نگاهی بیندازید. و اگر معلم هستید، به کاربرگ های اقتصاد من نگاهی بیندازید. از اینکه ویدیوهای من را تماشا می کنید بسیار سپاسگزارم. حتما مشترک شوید. تا دفعه بعد.